آشنايي با اصول معامله گري در دلفين وست
به گزارش ارز ديجيتال، دنيز آندروشچنكو، محقق ارزهاي ديجيتال، با بررسي صحبتهاي معاملهگران مشهور دنيا، توصيههاي زير و اصول معامله گري را به بازيگران آماتور ميكند.
۱- قبل از به خطر انداختن پولهايتان ياد بگيريد
والتر لسيكار، برت باسنبري و ماداز سه تن از تريدرهاي موفق هستند. هر سه آنها باور دارند يادگيري و آموزش مهمترين قدم براي تبديلشدن به يك معاملهگر موفق است.
توصيه ساده اما مهم آنها باز كردن يك حساب كاربري آزمايشي(دمو) است؛ اينگونه حسابها به معاملهگر مقداري موجودي غيرواقعي براي معامله ميدهند و به او كمك ميكنند تا به خوبي از پيچيدگيهاي يك بازار مطلع شود. صاحب كانال افسانهاي «Futures Trader۷۱» در يوتيوب، در مصاحبه خود با وبسايت بوكمپ روند يادگيري تريد را يك فرآيند چند مرحلهاي توصيف ميكند كه نياز به درك انساني دارد. او در اين باره ميگويد: در مرحله اول، يادگيري شما بهصورت مكانيكي است و هيچ ايدهاي درباره مهارتهاي نهايي موردنظر خود نداريد. در مرحله دوم، متوجه خواهيد شد كه هيچ چيز در اين مورد بلد نيستيد. در اين مرحله به جمعآوري اطلاعات پرداخته و تمرينها و سرمشقهاي زيادي انجام خواهيد داد. در مرحله سوم شما در نهايت متوجه ميشويد كه چه كاري بايد انجام شود و مغز خود را طوري تمرين ميدهيد كه آگاهانه اين كار را به شكلي مداوم انجام دهد.
۲- تريد يك شغل است؛ مثل يك شغل با آن برخورد كنيد
گرداننده كانال يوتيوبي«Del the Trader» ادعا ميكند كه شيوه برخورد شما با اين كار بايد مثل يك كسبوكار در حال رشد باشد. لوئيز ركابارن بر اين نكته تاكيد ميكند كه كار سخت و تمركز، اصول موفقيت در تريدينگ هستند. تمركز يك معاملهگر معمولا از تمركز روي انجام يك تحليل كلي از بازار شروع شده و در نهايت به نظارت و معامله روي چندين سهام يا دارايي خاص تبديل خواهد شد.صاحب كانال «Futures Trader۷۱» هم خاطرنشان ميكند كه لازم است با اين حرفه از نظر سرمايهگذاري و تعهد مثل يك كسبوكار برخورد شود. مديريت و اختصاص زمان مناسب، بيشترين فرصت براي كسب سود را براي شما فراهم خواهد كرد.
ماركو با نام كاربري «Bitscalp»، يك معاملهگر ناشناس از كشور مالت ميگويد: خيلي از مردم نميتوانند در اين كار به موفقيت برسند. سالها طول ميكشد تا بتوانيد با وضعيت قرمز بازار و از دست دادن پول در اين كار كنار بياييد. اكثر مردم خوردن تنقلات و تماشاي تلويزيون را به رسيدن به استقلال مالي ترجيح ميدهند.
۳- نقشه و برنامه داشته باشيد و به آن وفادار بمانيد
برت باسنبري معتقد است كه بدون يك طرح و استراتژي جامع، سود و زيان معاملات شما در بهترين حالت به يك اندازه خواهد بود. البته تنها باسنبري نيست كه چنين عقيدهاي دارد. جيسون راموس به ما توضيح داد كه چرا بايد هميشه دو نوع استراتژي را به كار گرفت: يك استراتژي براي معاملات روزانه و يك استراتژي براي به حداقل رساندن ريسك در زمان بحرانها.
معاملهگران مطرح در اين زمينه توصيه ميكنند كه بهتر است عادات معاملاتي خاص خود را خلق كنيد:
- هر روز در يك ساعت معين بيدار شده و براي كار آماده شويد.
- سطوح خروج و ورود براي خود ترسيم و يادداشت كنيد.
- هميشه توجه ويژهاي به حد ضرر(Stop Loss) داشته باشيد.
- در ابتدا با مبالغ كم شروع كنيد و با دوري از ضررهاي هنگفت كاري كنيد كه فرصت يادگيري داشته باشيد.
- به دنبال الگوها بگرديد.
جوزف گاسپروني ميگويد: مهمترين نكته در كار يك معاملهگر، ثبات است.
اشتباهات خود را شناسايي كنيد. يادتان باشد كه استفاده از مقياسهاي بزرگ (Oversizing) فقط هنگامي توجيه دارد كه شما استراتژي دقيق و محكمي داشته باشيد.
باسنبري ميگويد: تريد را برنامهريزي و برنامهريزي را تريد كنيد.
بيت اسكالپ از اين نظر يك معاملهگر كاملا متفاوت از بقيه است. او طرفدار ابداع مداوم طرحهاي ابتكاري براي مديريت ضررها است. از نظر او سابقه معاملات شما لزوما با موفقيت شما بهعنوان يك معاملهگر ارتباطي ندارد و موفقيت در اين كار بيشتر به قدرت يادگيري و سازگاري شما در طي اين روند وابسته است.
از نظر زمان معامله، بيشتر معاملهگرها صبح زود را ترجيح ميدهند. كارلوس مارتينز معتقد است كه معامله در اين زمان بهترين سود را به همراه خواهد داشت. البته ديگر معاملهگران ترجيح ميدهند ديرتر و زماني كه ميتوان روند بازار را راحتتر شناسايي كرد، كار خود را آغاز كنند.
۴- مساله اصلي مديريت ريسك است
بازندگان را كنار گذاشته از برندهها تقليد كنيد. شما هم احتمالا اين جمله را بارها شنيدهايد. بيدليل نيست كه اكثر معاملهگران موفق مكررا اين اصل را در معاملات به كار ميبرند و تازهواردها برعكس آن را فراموش ميكنند.
فرانك پولاك به ما يادآوري ميكند كه ريسكپذير بودن در معاملات و نترسيدن از ضرر ميتواند باعث بهبود روند موفقيت و سودآوري معاملات شما شود. نقطه خروج و توقف ضرر(استاپ لاس) بايد هميشه در برنامهريزي شما در نظر گرفته شود. در معامله بايد آرزو، دعا و اميد را كنار بگذاريد در غير اينصورت هنوز درستان را خوب ياد نگرفتهايد.جيسون از شركت اويل تريدينگ گروپ(OTG) نيز ضمن تاييد اين نكته اضافه ميكند كه معاملهگران بايد معاملات موفق خود را تا جايي كه ممكن است تكرار كنند[و تا جايي كه ميتوانند جلوي ضرر را بگيرند]. او ميگويد كه رابطه بين ريسك و پاداش در اين كار هم صدق ميكند و ريسك بيشتر، پاداش بيشتري به همراه خواهد داشت.كونينگ كارل يك گام فراتر رفته و استدلال ميكند كه ضرر كردن براي تغيير و بهبود استراتژي يك معاملهگر لازم و حياتي است. صفتي كه بازار در طي زمان به شما ميآموزد فروتني است و اين صفت براي برآوردهاي شما و تكرار نكردن اشتباهات گذشته، بسيار مهم است.
والتر لسيكار شكستها و ضررها را بخشي جدانشدني از روند يادگيري ميداند. در واقع هنگامي ميتوانيد به سود و درآمد بالاتري دست پيدا كنيد كه ياد گرفته باشيد ضررهاي خود را به حداقل برسانيد.
هنگام شروع يك روند، اولين كار من ايجاد و نهايي كردن حدود حد ضرر است. چه حركت بازار به نفع من باشد چه به ضرر من، من هيچگاه تا رسيدن به حدودي كه مشخص كردهام منتظر نمينشينم چون خيالم راحت است كه آنها را تعيين كردهام.
برت باسنبري هم در مورد ناديده گرفتن مديريت ريسك هشدار ميدهد. او بدترين معامله عمر خود را وقتي ميداند كه مبلغ ۴۵۰۰ دلار سود كرده بود، اما بعد از اينكه يك دوش گرفت و برگشت متوجه شد كه ارزش سهامش ۴هزار دلار پايين رفته است. او به جاي جلوگيري از ضررهاي بيشتر و خروج، پوزيشن خود را حتي وقتي ارزش آن ۸هزار دلار پايين رفت هم حفظ كرد. صبح روز بعد كه موجودي خود را بررسي ميكرد متوجه شد كه ۲۷هزار دلار ضرر كرده است. من هيچگاه اين اشتباه را تكرار نخواهم كرد. هميشه به استراتژي و برنامه خود وفادار بمانيد.
۵- تحليل فاندامنتال اهميت زيادي دارد
تحليل فاندامنتال مخصوصا از نظر سرمايهگذاري ارزش از اهميت زيادي برخوردار است. با اين حال بسياري از كارشناسان معتقدند كه تحليلهاي فاندامنتال جاي تحليلهاي تكنيكال را نميگيرند.
مدير كانال «دين ماركت پروفايل» معتقد است كه تركيب اين دو روش ميتواند درآمد شما از معاملات را تا حد زيادي بهبود ببخشد. اين معاملهگر هندي از تحليل فاندامنتال براي بررسي تصويري كلي از بازار و تصميمگيري درباره عوامل پشت پرده حركات حجمي و قيمتي آن استفاده ميكند. او چارچوب معاملاتي خودش به نام LTC را به كار ميبرد كه در آن حرف L نشانه Logic(منطق)، حرف C نشانه Context (فضاي حاكم) و حرف T نشانه Timing (زمانبندي) است. در نهايت اين ارزش فاندامنتال يك دارايي است كه سبب افزايش قيمتش در بلندمدت ميشود.
كونينيگ كارل معتقد است كه با توجه به سيكلپذيري بازارهاي سهام، دورههاي ركود بهترين زمان براي خريد داراييهاي مالي است. مهمترين اصل در اين روش ثبات رويه است و البته موفقيت در آن ميتواند به تكبر و خودنمايي بينجامد.گرداننده كانال يوتيوب مداز ماني ميگويد كه موقعيتهاي خريد و فروش به فاكتورهاي خاصي وابستهاند و اخبار مثبت و منفي تاثير زيادي بر بازار دارند. شاخصهاي اصلي اين رويدادها حجم، نوسان و همچنين نقاط حمايت و مقاومت هستند. براي بعضي معاملهگران، عمق بازار(market depth) عنصري تعيينكننده براي استراتژي آنها است و ۹۰ درصد نيرو و تمركز خود را صرف آن ميكنند. مداز ماني اينگونه استدلال ميكند كه شاخصهاي تكنيكال تنها هنگامي كار ميكنند كه تعداد زيادي از مردم آنها را به كار ببرند.مارتينز معاملهگراني را به ياد ميآورد كه به «معاملهگران گرفتار» (Trapped Traders) معروف هستند. اين معاملهگران معمولا در قيمت بالا خريد ميكنند و با قيمت پايين ميفروشند.
موضوعات مرتبط:
برچسبها:
مطالب جديد تر | مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.